۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

توزیع مجدد اسباب خشونت

توزیع مجدد اسباب خشونت

قبل از اینکه امریکا در سال 2001 تصمیم گرفت تا رژیم طالبان را سرنگون کند اسباب خشونت تا حدی در اکثر افغانستان جمع آوري شده بود.
ولي با تجاوز نيرو هاي آمريكائي اين وضع دگرگون گشت. قبل از سقوطشان ، طالبان تقریباً 90% افغانستان را تحت کنترول خود درآورده بودند و تا حدی توانسته بودند جمعیت تحت کنترولشان را خلع سلاح کنند
.1 ولی ایالات متحده امریکا در نبرد با طالبان و القائده گروه های مختلف مخالف طالبان را حمایت نمود.
2 چنانچه گزارش کمیسیون کا نگرس امریکا گزارش داد ، استراتیزی ایالات متحده این بود که با هر یک از گروه های مخالف طالبان کار کند.
3 این سیاست به پراكنده شدن مجدد اسباب خشونت انجامید و قسمتی از جمعیت افغانستان دوباره مسلح گرديدند
4
. با سقوط طالبان در اواخر سال 2001 افغانستان به کنترول گروه های شبه نظامی كه تو سط جنگ سالاران رهبري ميشدند درآمد.
با تجدید مجدد قوای نظامیشان جنگ سالاران توانستند نهادهای دولتی در ولایات و هم چنین بعضی از نهادهای دولتی در مرکز را دوباره به کنترول خود درآورند
5. کنترول نهاد های دولتی ، گروه های شبه نظامی را قادر ساخت تا از مردمان محلی مالیات جمع آوری کنند ، در آمدهای دولتی را قبضه کنند و از اقتصاد مواد مخدر نیز سود جویند. در نتیجه گروه هاي شبه نظامی به خود کفائی اقتصادی رسیدند.
6. منا بع درآمد جدید شبه نظامیان را قادر ساخت تا اعضای جدید استخدام کنند و نیروی نظامی خویش را بیش از بیش تقویت نمایند. بنا بر گزارش سازمان ملل در سال 2002 افراد مصلح در افغانستان بالغ بر هفت صد و پنجاه هزار نفر بودند.
که دوصد هزار نفر آنها به طور تمام وقت به استخدام گروه های شبه نظامی درآمده بودند.
7 بنا بر توافق حاصله درکنفرانس بن در نومبر 2001 ، صد هزار تن از این شبه نظامیان به رسمیت شناخته شدند و اسماً تحت کنترول وزارت دفاع درآمدند.
8
اگر چه معاش این صد هزارتن توسط وزارت دفاع پرداخته میشد ولی دولت مرکزی هیچ گونه کنترول مستقیمی بر روي این نیروها نداشت.
9حاصل استراتیزی نظامی ایالات متحده در افغانستان بوجود آمدن شرایطی همانند دوران زمامداری احمد شاه ابدالی (1747-1772) بود. حتی بعد از رسیدن به زمامداری افغانستان ، احمد شاه ابدالی فاقد ارتش قوی بود و قدرت نظامی در زمان وی متعلق به گروه های شبه نظامی قبیله ای بود
که هر يک تحت كنترول رهبر هر قبیله بود.
10 دولت مرکزی که توسط احمد شاه ابدالی پایگذاری گردید همانند يك صندوق مالی عمل میکرد، يعني غنائم جنگی را میان رهبران قبائل طرفدارش توزیع می نمود
11. بهمین شکل بعد از سقوط طالبان قدرت نظامی پراکنده شده بود و توسط گروه های شبه نظامی اعمال میشد.
دولت مرکزي جدید اموال و منابعي را که از ایالت متحده و دیگر تمویل کنندگان دریافت می نمود در میان سران گروه های شبه نظامی توزیع می نمود ،
بدون اینکه نفوذ مستقیمی بر روی آنها داشته باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر